رونیارونیا، تا این لحظه: 10 سال و 24 روز سن داره

کوچولوی ناز

اولین سفر , اولین فرنی

1393/7/15 1:08
نویسنده : فرزانه
876 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به یکی یه خودم

عزیز مامان بالاخره اولین سفرت رو هم رفتی , اولین سفر با شما واسم شاخ غول بود که شکستم , وقتی بابا میگفت بریم مسافرت من همش مخالفت میکردم , میگفتم اگه حال رونیا بد شه , اگه آب به آب شه , اگه مریض شه من چیکار کنم, آخه من جه جوری اونجا دم به دقیقه جاش رو عوض کنم و یه عالمه دلیل دیگه

وقتی بابا بهم گفت اگه الان نریم دیگه هوا سرد میشه و باید بمونیم سال دیگه بریم مردد شدم ولی وقتی گفت راه دور نمیریم و میریم شمال خونه دوستمون دیگه با سر وسایل سفرمون رو آماده کردم

روز 5 شنبه 3/7/93 صبح ساعت 5 با همکار ودوست بابا حرکت کردیم به سمت لنگرود , خونه ی  یکی دیگه از دوستای بابا که اونجا زندگی میکنه  و از وقتی عروسی کردن به ما اصرار میکردن که بیاید پیشمون و ما هم به خاطر بارداری و بعدم کوچیکی شما و ترس من از سفر نتونسته بودیم به دیدنشون بریم خلاصه رفتیم 5شنبه اونجا بودیم و جمعه بعد از ظهر به سمت رامسر حرکت کردیم و شنبه هم برگشتیم تهران

سفر خوبی بود و شما خانوم خوشگله واقعا خانومی کردی و اصلا اذیتمون نکردی و واقعا خوش گذشت

بعد که برگشتیم روز دوشنبه 7/7/93 با بابا داشتیم در مورد غذا ی شما صحبت میکردیم و بابا گفت تا 6 ماهه شدن شما 10 ,11 , روز بیشتر نمونده بیا شروع کنیم و بهش غذا بدیم و این جوری شد که شما اولین فرنی عمرتون رو خوردین

اینم عکس فرنی خوردن و سفرمون

نمیدونم فرنی رو دوست نداشتی یا چون چیز غریبی بود دفه اول خیلی ذوق از خودت نشون ندادی وشایدم سیر بودی

تو راه واسه استراحت رفتیم کنار یه رودخونه تو رودبار جای قشنگی بود وشما هم از رودخونه و آب بازی خیلی خوشت اومد

بعد هم رفتیم ساحل چمخاله و بابا شما رو برد به پاهات آب زد ولی نمیدونم از شن ها بود یا از موجی که بهتون خورد که ترسیدی و تا دوباره آب به پات میخورد جیغ میزدی

اینجا هم دختر گلم رفته لباس هاش رو عوض کرده و اومده

اینجا هم با دوستامون رفته بودیم لیلا کوه

 

از تغییرات خودت واست بگم

دیگه واسه خودت یه جا بند نمیشی و مدام در حال سینه خیز رفتنی اگه چیزی که دوست داری تو شعاع 2 تا 3 متریت باشه خودت رو بهش میرسونی اگرم زیرش ملافه یا پتو باشه زرنگی میکنی و ملافه رو میکشی تا نزدیکت بیاد و راهت تر برش داری 

عاشق راه رفتنی و دوست داری زیر بغلت رو بگیریم و هی رات ببریم , من و بابا هم که 24 ساعته در خدمت شما هستیم

 

دخترم دوست داریم و از خدا بابت بودنت تو زندگیمون تشکر میکنیم , مرسی که هستی و زندگیمون رو با همه سختی ها قشنگ میکنی

 

.: رونیا تا این لحظه ، 5 ماه و 27 روز سن دارد :.
پسندها (7)

نظرات (13)

marzi
16 مهر 93 19:22
سلام زندایی جون.مرضیه ام ماشاالله رونیا خیلی خوشگله خدا حفظش کنه❤❤
فرزانه
پاسخ
مرسی عزیزم چشماتون قشنگ میبینه
کیان
17 مهر 93 8:44
سلام رونیاخانوم. مسافرت خوش گذشت .مامان بابا روکه اذیت نکردی. افرین دخمل خوب. من که جند شب دلم درد میکنه پدر مامان بابا رو در اوردم. راستی ما هم یک رونیا دارم. دختر دائیمه عکسش تو وبلاگ هست خواتس میتونی بری ببینی.
فرزانه
پاسخ
ای جانم ایشالله زودتر خوب شی مامانی رو اذیت نکنی , چشم حتنا بهتون سر میزنیم
سحرمامی آرتین
18 مهر 93 15:30
هزارماشاالله هزارماشاالله هزارماشاالله مامانی برادخمل مخمل اسپند دودکن. عزیزم چراپیشمون نمیای؟؟؟
فرزانه
پاسخ
مرسی خاله جان ببخشید این چند وقت سرمون خیلی شلوغ بود ایشالله بزودی به همه دوستامون سر میزنیم
کیان
20 مهر 93 13:39
رونیا رفتم تو سایت نی نی عکس بهت رای دادم توپپپ عکسهای آتلیتم بزار حتمی برنده میشی
مامان راضی
24 مهر 93 12:44
ایشالا همیشه به سفر باشین عزیزم ماشالااااا به دخمل نازت که اینقدر خانوم شده . از طرف من ببوسش گلمممممممم
فرزانه
پاسخ
ممنون مرسی خاله جــــــــــــان
یلدا
25 مهر 93 11:20
عزیزززززززززززززززم .چشم نخوره این عروسک....
فرزانه
پاسخ
مرسی خاله جون شما که خودتون اسفند برامون دود کردین , مطمئنا چشم نمیخورم
مامان امیرعلی
30 آبان 93 19:07
وای خدا چه فرشته کوچولو ی نازی....بوووووووس خدا حفظش کنه...به مام سر بزنین
مامانی
10 آذر 93 13:35
خیلی ملوسی رونیا جون خدا حفظت کنه برا پدر مادرت..به ماهم سربزن..لینکت هم میکنم
مامان محمدطاها
19 آذر 93 15:49
عزیزم همیشه به خوشی و گردش باشی به ما هم سر بزن خوشحال میشیم
مامان راضی
1 دی 93 12:20
دوباره که تو رفتی و خبری از خودت و دخملی خوشجلت نیس؟؟؟؟؟؟ کجایی فرزانه جونم
سارا
7 دی 93 23:01
وااااااااااااای چه نینی نازی من عاشقشششش شدم به نظر شما چکار کنم واسش اسپند دود کن عزیزم.....چشمام شور نیست ولی میترسم بعضیا چشم دیدنشو نداشته باشن
ننن
13 دی 93 13:04
بچتون به کی رفت ب شماک نرفت
مامان الهام
18 دی 93 19:41
سلام عزیزم خدا براتون حفظ ش کنه یک خواهش داشتم میشه به پسرم رای بدین کافیه عدد129رو به 1000891010پیامک کنین ممنون میشم