رونیارونیا، تا این لحظه: 10 سال و 24 روز سن داره

کوچولوی ناز

حرکات جدید

1393/6/9 23:05
نویسنده : فرزانه
639 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا به شکل عجیبی زود میگذره یه عالمه کار جدید میکنی  و یه عالمه اتفاقات جدید تو زندگیمون داره رخ میده

اول از کارهای جدید خودت میگم

تقریبا 1 هفته س که وقتی میذارمت زمین به 3 ثانیه نمیکشه برمیگردی و با تمام قوا سعی میکنی خودت رو به جلو بکشی و اگه دستام رو پشت پاهات بذارم خودت رو به جلو میکشی و حتی بعضی مواقع با کش و قوس هایی که به بدنت میدی یه 10 15 سانتی حرکت میکنی 

عزیزم هر کاری زمانی داره این همه عجله واسه چیه من نمیدونم

یه کار جدید دیگه هم یاد گرفتی و اینجا نمیدونم چه جوری بگم یه حالتی مثل تف کردن میکنی و هر چقدر من از این حرکت بدم میاد تو از این که یه کار جدیدی که یاد گرفتی لذت میبری و تکرار میکنی , امیدوارم به مرور از سرت بیوفته و فراموشش کنی

دیگه اینکه دارم سعی میکنم دست زدن یادت بدم ولی تا الان فقط یاد گرفتی با دست راستت بزنی رو دست من و من نمیدونم چرا دست چپت همیشه مشته و باز نمیشه

دیگه از اتفاقات جدیدی که واسمون افتاده واست بگم

پنج شنبه بله برون زهرا دختر عموم بود و رفته بودیم اونجا , از خانوم بودن این دختر عمو هر چقدر بگم کم گفتم , ایشالله که خوشبخت بشه 

اونجا هرکی شمارو میدید میگفت وای این شبیه کیه انقدر قشنگه منم با افتخار می گفتم باباش

البته قشنگی صورت خیلی هم مهم نیست سیرت آدم باید قشنگ باشه

دیگه این که واسه جفت عمه هات خواستگار اومده خدا کنه قبول کنن و یه عروسی درست حسابی بیوفتیم

دیگه این که روز 16 مرداد با عمه شبنم  رفتیم آتلیه و تا از شما و امیر عکس بندازیم شما کاملا آروم بودی و کمال همکاری رو کردی ولی امیر همیشه اروم یه دقیقه هم واینساد و حالا هم بیصبرانه منتظرم تا عکسات حاضر شه خیلی دلم میخاد زودتر ببینمشون , حالا هر وقت حاضر شد تو وبت هم میذارم

از عکس های بله برون و جدیدت هم نمیتونم بذارم چون دوربینم دسته خاله جا مونده , نکه من حواسم خیلی جمه آخر بله برون جا گذاشتم و خاله دوربینم رو دیده برداشته , دست آبجیم درد نکنه

الانم دیگه بابا خوابش گرفته برم کمکش راستی الان که این مطلب رو مینویسم شما تا این لحظه ، 4 ماه و 22 روز سن دارید

یه عالمه بوس و تا پست بعدی بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــای

پسندها (3)

نظرات (6)

نوشین
11 شهریور 93 10:49
این دخمل خوشگله واقعا شیرینه داره خودشو واسه مامانو باباش لوس میکنه
فرزانه
پاسخ
واقعا همین طوره
fafa
15 شهریور 93 19:47
وااااای فرزانه جونم منو ببخش عزیزم که وقت نمی کردم بع وب گل دخترت سر بزنم ماشالله فداش بشم چه جیگری شده مثه پوریا پر مووووووووووو گفتی به سه ثانیه بر میگرده رو خوب اومده کلا کارو زندگیمو ول کردم هی پوریا رو بر میگردونم هنوز یاد نگرفته بر گرده پوریا هم اگزماش راژتی الرژِشم وراثتیه اول یه پماد دست ساز به اسم اوسرین دکترش داد اما هیچ فرقی نکرد الا دارم پمادی به اسم elocom میزنم
فرزانه
پاسخ
فدات شم عزیز این حرف ها چیه , چشمات قشنگ میبینه به رونیا منم cold cream mustela رو داده خیلی تاثیر داشته
مامان راضی
17 شهریور 93 18:43
ماشالا به دختر نازت که کارای جدید میکنه . ایشالا همیشه همه جا خبرای خوش باشه .
فرزانه
پاسخ
ممنون عزیزم
سحرمامی آرتین
18 شهریور 93 11:22
عزیزدل خاله پنج ماهگیت مبارک.
فرزانه
پاسخ
ممنون خاله جان که به یادمون بودین
soghra
10 آبان 93 12:36
وای هزار ماشاله چه دختر خوشگلی. خدا برات حفظش کنه. من میخوام مامان شم و رمز خاطره زایمانت رو میخوام میشه بهم بدی؟
soghra
28 آبان 93 13:50
خب مامان رونیا رمز زایمانت رو هم بده دیگه. ماشاله گل دختر به این قشنگی بذار دفترش رو کامل بخونیم.